دسته : دلنوشته , تلخ نوشته , ,
خدایا ....
دریافته ام کسی که میگوید : " برایم دعا کن.. " ...
از روی عادت نمی گوید ...
کم آورده است ...
دخل و خرجش دیگر با هم نمی خواند ...
صبرش تمام شده است ...
اما هنوز هم دردهایش باقی مانده است ... !!!!
کاش می دانستی چقدر دردناک است شنیدن جمله ی :
" برایم دعا کن ... "
مانند شنیدن آخرین درخواست اعدامی ....
که هنوز به معجزه ایمان دارد ...
دسته : دلنوشته , تلخ نوشته , عکس نوشته , ,
حال آدم که دست خودش نیست
عکسی می بیند
ترانه ای می شنود
خطی می خواند
اصلن هیچی هم نشده
یکهو دلش ریش می شود …
حالا بیا وُ درستش کن
آدمِ دلگیر ،
منطق سرش نمی شود
برای آن ها که رفته اند
آن ها که نیستند , می گرید
دلتنگ می شود
حتی برای آنها که هنوز نیامده اند !
دل که بلرزد
دیگر هیچ چیز سرِ جای درستش نیست ...
می دانم...
آخر یک روز
خسته می شود از نیامدنش
شوخی که نیست
مگر آدم
چقدر می تواند نیاید!
دسته : دلنوشته , تلخ نوشته , ,
گاهی سکوت می کنی
چون اینقدر رنجیدی که نمی خوای حرف بزنی
گاهی سکوت میکنی چون واقعا حرفی برای گفتن نداری
سکوت گاهی یک اعتراضه و گاهی هم انتظار
اما بیشتر وقتها سکوت برای اینه که
هیچ کلمه ای نمی تونه غمی رو که تو وجودت داری توصیف کنه
و این یعنی همون حس تنهایی...!
" خسرو شکیبایی "
دسته : دلنوشته , تلخ نوشته , عکس نوشته , ,
زماني كه ﺩﺍﺷﺘﯽ میرﻓﺘﯽ ...
ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﮐﻢ ﻧﯿﺎﺭﻡ ﮔﻔﺘﻢ؛ﻫﺮﺟﻮﺭ ﺭﺍﺣﺘﯽ!
ﻧﮕﻔﺘﻢ ﻧﺮﻭ ...
ﻧﮕﻔﺘﻢ ﺑﻬﺖ ﻋﺎﺩﺕ ﮐﺮﺩﻡ ...
ﻧﮕﻔﺘﻢ ﺑﻬﺖ ﻭﺍﺑﺴﺘﻪ ﺷﺪﻡ ...
ﻧﮕﻔﺘﻢ ﺍﮔﻪ ﺑﺮﯼ ﺩﻟﻢ ﺧﯿﻠﯽ ﻭﺍﺳﺖ ﺗﻨﮓ ﻣﯿﺸﻪ ...
ﺭﺍﺳﺘﺸﻮﺑﺨﻮﺍﯼ ﻧﻤﯿﺪﻭﻧﺴﺘﻢ ﮐﻪ؛
ﻧﺒﻮﺩﻧﺖ ﭼﻪ ﺑﻪ ﺭﻭﺯﻡ ﻣﯿﺎﺭﻩ ...
ﻧﻤﯿﺪﻭﻧﺴﺘﻢ ﭼﻘﺪﺭﺍﯾﻦ ﺩﻝ ﻟﻌﻨﺘﯽ ﺑﻬﻮﻧﺖ ﺭﻭﻣﯿﮕﯿﺮﻩ ...
ﻧﻤﯿﺪﻭﻧﺴﺘﻢ ﺩﻟﺘﻨﮕﯽ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭﻡ ﺭﻭﺳﯿﺎﻩ ﻣﯿﮑﻨﻪ!
ﺍﻭﻥ ﻣﻮﻗﻊ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺘﻢ ﮐﻢ ﻧﯿﺎﺭﻡ ...
ﻭﻟﯽ ﺍﻻﻥ ﯾﻪ ﺩﻧﯿﺎﮐﻢ ﺩﺍﺭﻡ ﺗﻮﺭﻭ ...
ﯾﻪ ﺩﻧﯿﺎ ﺩﺍﻏﻮﻧﻢ ...
ﯾﻪ ﺩﻧﯿﺎ ﺩﻟﺘﻨﮕﻢ ...
ﮐﺎﺵ ﯾﮑﻢ ﺑﻮﺩﯼ ...
دسته : شعرهای عاشقانه , تلخ نوشته , عکس نوشته , ,
دلم می خواست بفهمی که نباشی تلخُ سردم
شاید دیره ولی حالا میفهمم اشتباه کردم
از اون روزی که بهت گفتم به چشمای تو دلدادم
نمیدونم چجوری شد که از چشم تو افتادم
واست اصلا مهم نیست که چقد بی تو آشفتم
از این حسی که بهت دارم نباید چیزی میگفتم
منُ اصلا نمیبینی با اینکه روبه روت هستم
دارم پاک میرم از یادت داری پاک میری از دستم
نباید رو میشد دستم نباید وا میشد مشتم
با اقرارم به عشق تو خودم رو تو دلت کشتم
به جرم اینکه میدونی به جرم اینکه بهت گفتم
منُ نادیده میگیری ازم رو برمیگردونی
محسن شیرالی
دسته : دلنوشته , تلخ نوشته , عکس نوشته , ,
می دانی ؟
وقتی قبل از برگشتن فعل رفتنی در کار باشد
محبت خراب می شود
محبت ویران می شود
محبت هیچ می شود
باور کن ...
یا برو، یا بمان
اما اگر رفتی
هیچ وقت برنگرد
هیچ وقت ...
دسته : دلنوشته , تلخ نوشته , عکس نوشته , ,
سهم من ﮐﻪ ﻧﯿﺴﺘﯽ
ﺳﻬﻢ ﻗﺼﻪ ﻫﺎﯼ ﻣﻦ ﺑﻤﺎﻥ
ﺳﻬﻢ ﻓﮑﺮ ﻣﻦ
ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﻫﺎﯼ ﻣﻦ
ﺳﻬﻢ ﺧﻮﺍﺏ ﺩﺳﺘﻬﺎﯼ ﻣﻦ ﺑﻤﺎﻥ
از کنار من ک رفته ای
از خیال مرو
دسته : دلنوشته , تلخ نوشته , ,
اين روزها خوب فهمیده ام که با آدمهای کوته نظر و آدمهای حسود نباید جنگید.
اين روزها فهمیده ام برای اثبات دوست داشتن نباید جنگید.
برای به دست آوردن دل آدم ها نباید جنگید.
برای اصلاح دل کسی که کینه ورزی میکند نباید جنگید.
برای اثبات خوب بودن حتی نباید جنگید.
بعضی چیزها وقتی با جنگیدن به دست میآیند بیارزش میشوند
این روزها نسخه فاصله گرفتن را می پیچم
برای هرکسی که رنجم می دهد...
این را با خود تکرار میکنم و می بخشمشان...
نه بخاطر اینکه مستحق بخششند!
تنها به این خاطر که "من مستحق آرامشم" ....
دسته : دلنوشته , تلخ نوشته , ,
ﺑﻪ ﺭﺍﺳﺘﯽ ﮐﻪ ﭼﻘﺪﺭ ﺷﺒﯿﻪ ﺍﻧﺪ ﺑﻪ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ؛
ﻋﻄﺮﻫﺎ ﻭ ﺁﺩﻡ ﻫﺎ !
ﻫﺮ ﮐﺪﺍﻡ ﺑﺎ ﺑﻮﯾﯽ ﻣﺘﻔﺎﻭﺕ؛
ﮔﺮﻡ
ﺳﺮﺩ
ﺷﯿﺮﯾﻦ
ﺗﻠﺦ !
ﻣﯽﮔﻮﯾﻨﺪ ﻋﻄﺮ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻓﺎﺻﻠﻪﺍﯼ ﻧﺴﺒﺘﺎً ﺩﻭﺭ ﮐﻪ ﺑﺰﻧﯽ ؛
ﺑﻮﯾﺶ ﻣﺎﻧﺪﮔﺎﺭﺗﺮ ﺍﺳﺖ
ﺭﺍﺳﺖ ﮔﻔﺘﻪﺍﻧﺪ !
ﺁﺩﻡ ﻫﺎ ﺭﺍ ﻧﯿﺰ ﺍﺯ ﺩﻭﺭ ﺩﻭﺳﺖ ﺑﺪﺍﺭﯼ ﻣﺎﻧﺪﻧﯽﺗﺮﻧﺪ !
ﮔﻮﯾﯽ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﻧﺰﺩﯾﮑﯽ ...
ﻟﻄﻒ ﻣﺎﻧﺪﻥ ﺭﺍ ﮐﻢ ﻣﯽﮐﻨﺪ!!!