دسته : دلنوشته , شعرهای عاشقانه , عادل دانتیسم , ,

امشب به خوابم بیا !
با خودت دو فنجان چای دارچین بیاور
من خودم را به خواب می زنم
گوشه ی تختم بنشین
صدایم کن
اول اسمم را بگو
بعد عزیزم
بعد هم بگو باشد انگار که خوابی
من می روم
بلند می شوی
بلند می شوم
دستم را دورِ گردنت حلقه می زنم
می گویم بالاخره آمدی . .
می گویی شک داشتی به آمدنم ؟
می گویم گاهی . . مثلِ امشب
نگاهم می کنی
بی هیچ حرفی چایم را می دهی دستم
دستم را می گیری
می گویی
دیر آمدم
تا ماندنی تر باشد
تا قدرِ لحظه هایمان را بهتر بدانیم.
امشب بیا
اینها را بگو
مبادا
دیر بشود . .
میشنوی...؟
عادل دانتیسم
برچسب ها : عادل , دانتیسم , عاشقانه , دلنوشته , عکس نوشته , تلخ نوشته ,